_عروسک خانوم من_

p121

وانین با دیدن ا.ت و تهیونگ تعظیم کرد و به سمت کوک رفت
وانین: میتونم با بانو برگردم؟
کوک: دیگه به خودش مربوطه(پوکر)

وانین با تعظیمی از کوک دور شد و به پشت ا.ت رفت
وانین: بانو بریم؟
ا.ت: وایسا ببینم چی میشه

پیش خدمت امد و پیش کوک رفت
..ارباب چه لیستی برای شنا و مهمونامون مناسبه؟
کوک: فکر کنم با نوشیدنی موافق باشید نه؟(اروم)
امیلیا: پیشنهاد خوبیه
تهیونگ و ا.ت هم سری تکون دادن و پیش خدمت باز سوالی پرسید
..ویژگی نوشیدنیاون چی باشه؟
کوک: بچها بگید
ا.ت: ارامبخش
تهیونگ: منم
امیلیا: منم
کوک: خب...باشه منم..
..خب نیازه لیست بدم خدمتتون؟
تهیونگ: من چای ریشه کالاهاری
ا.ت: منم چای برگ مارولا

امیلیا: چای ریشه باباب
کوک: عوم...خب چای گل کمیلیا برای من
..چیز دیگه ای نیازه؟
کوک: میتونی بری

وانین ویو
چرا اینا اینقدر گرون خوارن؟اصلا چرا چای ارامبخشی نیازه؟بابا پول اینا رو من با فروش زندگیمو نمیتونم بدست بیارم۰

ا.ت تک نگاهی به کوک کرد و نگاهشون تو هم گره خورد اما همون لحظه هر دو به جای دیگه ای نگاه کردن
ا.ت: می‌آید بازی؟
تهیونگ: یسسسسسسس
کوک: بازی!
امیلیا: من هستم
کوک: باشه چه بازی

ا.ت: بازی سریع بگو چطوره؟
کوک: حله
پسر اسلحشو در اورد تیراش رو خالی کرد و وست گذاشت
کوک: عدد و ثانیه چند باشه؟
تهیونگ: ۵ تا تو ۷ ثانیه
کوک: ردیفه...کفی خشاب پرسش لوله پاسخ
ا.ت: ردیفه بریم
تهیونگ تک نگاهی به گوفر کرد که دختر سریع ثانیه شماری اورد

"چرخش اول"
"ا.ت پرسش و امیلیا پاسخ"
ا.ت: برند با....د
امیلیا: دیور، دل، دوج، دایملر، دانون(7s)
ا.ت: اووو افرین
امیلیا قیافه ای گرفت و بعد خودشم خندید

"چرخش دوم"
"ا.ت پرسش و تهیونگ پاسخ"
ا.ت: برند با م
تهیونگ: ماکروسافت، مک دونالد، مرسدس بنز، موزیلا، میتسوبیشی(7s)
ا.ت: بیاح

"چرخش سوم"
"کوک پرسش و ا.ت پاسخ"
کوک: بد از داداش من پرسیدیا نزدیک بود ببازه...خیلیم خب...برند با الف
ا.ت: ال‌جی، آمازون، اپل، ادیداس، آئودی(5s)
تهیونگ: کوک کشتیمون با طلافیت داداش..دیگه آسون تر نداشتی؟(توی گوش کوک)
کوک: اهم...من سعیمو کردم(زمزمه)

"چرخش چهارم"
"تهیونگ پرسش و ا.ت پاسخ"
ا.ت: حاجی رحم کن
تهیونگ: نوچ...راه نداره
تهیونگ: رنگ با...عوم ف😈
ا.ت: هه فیلی فیروزه‌ای فندقی فسفری فلو..(8s)
گوفر: استپ...یک ثانیه بیشتر شد
کوک و تهیونگ و امیلیا: هوووووو ووو یاععع ارهههه...
ا.ت: درددددد
تهیونگ: سوختی سیسی
ا.ت: مجازات چیه؟
امیلیا: بچها میشنوه پاشید بریم یجا دیگه
ا.ت: بابا...خدا باشه

کوک و تهیونگ و امیلیا بلند شدن از ا.ت چند متری بیشتر فاصله گرفتن
تهیونگ: من میگم تو حیاط گلی خاکیش کنیم
امیلیا: نوچ یخ بندازیم تو لباسش
کوک: شیک چطوره؟
هردو چپ چپ به کوک نگاه کردن
کوک: چیه خب...
تهیونگ: کارای شخصیتون رو لطفااا شخصی نگه دارید
...